روانشناسی موفقیت
روانشناسی موفقیت: افراد موفق متفاوت در مورد شکست فکر می کنند قسمت 1 روانشناسی موفقیت را اینجا بخوانید
ذهنیت موفقیت ما رفتارهایی را که برای دستیابی به موفقیت استفاده می کنیم شکل می دهد. به آزمایشات پیشگامانه B.F. Skinner در مورد اصلاح رفتار و شرطی سازی عمل فکر کنید.
یک موش گرسنه را در جعبه اسکینر قرار دادند. جعبه حاوی اهرمی در کنار آن بود. هنگامی که موش به دور جعبه می خزید ، به طور تصادفی اهرم را لمس می کند. بلافاصله یک گلوله غذا در ظرف کنار اهرم افتاد. وبقیه ماجرا تاریخ است. موش ها به سرعت یاد گرفتند که هر زمان اهرم را در جعبه قرار دادند ، فشار دهند. رفتار موش ها نتیجه مستقیم آموخته ها و اندیشه های آنها بود.
برای بیان موارد واضح ، موشهای شرطی فقط یک رفتار را به عنوان وسیله ای برای دریافت غذا نشان دادند. آنها اهرم را فشار دادند. هیچ یک از موش ها رفتار دیگری برای دریافت گلوله غذایی نشان ندادند. آنها سعی نکردند تا ظرف را گاز بگیرند تا غذا را بدست آورند. آنها با حوصله منتظر ظاهر شدن غذا نبودند. آنها اهرم را تحت فشار قرار دادند زیرا این همان چیزی است که آنها فکر می کردند موفقیت ... غذا است. بله ، ما مثل آن موش ها هستیم ...
همین اصل در مورد افراد نیز صدق می کند. ذهنیت موفقیت درونی ما ، "روانشناسی موفقیت" شخصی ما ، تعیین می کند که برای دستیابی به موفقیت رفتارهایی را انتخاب کنیم. همانطور که در پست قبلی اشاره کردم ، سیستم اعتقاد به ذهنیت ثابت بسیار متفاوت با ذهنیت رشد است. به طور خاص ، رفتارها و واکنش های افرادی که معتقدند استعداد موفقیت را تعیین می کند با افرادی که معتقدند نگرش و تلاش موفقیت را تعیین می کند تفاوت اساسی دارد.
به راحتی می توان با رفتاری که از آن استفاده می شود ، چگونگی تفکر کسی درباره موفقیت را نتیجه گرفت. نه تنها رفتارهای یک ذهنیت ثابت و یک ذهنیت رشد بسیار متفاوت است ، بلکه نتایج نیز کاملاً متفاوت است.
بنظر جالب می آید؟ در این لحظه ، احتمالاً از خود می پرسید ، "چگونه در مورد موفقیت فکر کنم؟" بیایید سوالات را بیشتر متمرکز کنیم: آیا شما موفق هستید زیرا با استعداد هستید؟ یا به دلیل نگرش و تلاش خود موفق هستید؟ باور اصلی شما در مورد موفقیت چیست؟ اگر طرز فکر موفقیت شما می گوید موفقیت در نتیجه نتیجه توانایی و استعداد طبیعی شماست ، رفتارهایی وجود دارد که شما برای اطمینان از موفقیت فعلی و آینده خود انتخاب کرده اید. شما در همان اوایل تشخیص دادید که به برخی چیزها علاقه طبیعی دارید. به عنوان مثال ، اگر توانایی تفکر سریع روی پاهای خود را دارید ، ممکن است به سمت تیم بحث و حرفه وکالت گرایش پیدا کرده باشید. یا اگر هماهنگی چشم و دست بسیار خوبی داشتید ، ممکن است در ورزش هایی مانند بیس بال یا هاکی عالی باشید و آرزو داشته باشید که یک ورزشکار حرفه ای شوید.
تخصص تخصصی MINDSET
این یکی از رفتارهای تفکر ثابت ذهنیت را نشان می دهد: تخصص. افراد وقتی تشخیص می دهند که در بعضی کارها مهارت دارند و در مهارت های دیگر مهارت ندارند ، تخصص پیدا می کنند. متأسفانه ، فقط وقت کافی است که متخصص با استعداد شکست را تجربه کند. و برای افرادی با ذهنیت ثابت ، تجربه شکست تأثیر مخربی بر آنها دارد. آنها معمولاً تجربه را درونی می کنند و می گویند "احساس شکست می کنند".
البته ، مسئله اتصال استعداد به موفقیت این است که یک تجربه بد در سنین جوانی می تواند به عزت نفس و رشد کودک آسیب برساند.
مربی جان مایتون می گوید بسیاری از کودکان از پنج سالگی شروع به ارزیابی خود در برابر همسالان خود می کنند. آنها به سرعت در مورد هوشمند یا لال بودن آنها نظر می دهند. با کودکان ، مناطق خاکستری زیادی وجود ندارد. آنها خود را 65? باهوش نمی دانند. و همین که کودک باور کند که احمق هستند و نمی توانند خوب بخوانند یا ریاضی کنند ، دیگر تلاش نمی کنند. آنها جدا می شوند. سیستم اعتقادی آنها اعمال آنها را حکم می کند. چرا آنها باید سعی کنند کاری انجام دهند که فقط به شکست و تحقیر بیشتر منجر شود؟ کودک استدلال می کند ، "من فقط گنگ هستم" این سیستم اعتقادی و اقدامات بعدی از ذهنیت ثابت ناشی می شود
از طرف دیگر ، اگر اعتقاد دارید که در درجه اول به دلیل نگرش مثبت و پشتکار موفق هستید ، برای موفقیت ، مجموعه ای متفاوت از رفتارها را تمرین می کنید. افرادی که طرز فکر رشد دارند واکنش متفاوتی نسبت به شکست نشان می دهند. آنها به جای اینکه در اثر شکست ویران شوند ، از موقعیت های دشوار به چالش کشیده می شوند. آنها با اتخاذ ذهنیت یک یادگیرنده در مشکلات عبور می کنند. وقتی آنها شکست می خورند ، آنها به دنبال اشتباه می گردند و راه های بهبود را کشف می کنند. و از آنجا که آنها به پیشرفت مستمر و سخت کوشی اعتقاد دارند ، تا زمانی که موفق شوند ، استقامت می کنند.
همانطور که می بینید رفتارهای دو ذهنیت مخالف قطبی هستند. این مهم است که نه تنها چگونه به موفقیت فکر می کنید ، بلکه همچنین چگونه در مورد خود فکر می کنید. لیز ویزمن این جمله را ابداع کرد ، "آیا شما یک نابغه هستید یا یک نابغه ساز؟"
طبق تعریف ، نبوغ شخصی است که از توانایی های طبیعی و ذهنی استثنایی برخوردار باشد.